عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 150

1. تنگ آمدم از وجود خود، تنگ

2. ای مرگ، به سوی من کن آهنگ

3. بازم خر ازین غم فراوان

4. فریاد رسم ازین دل تنگ

5. تا چند آخر امید یابیم؟

6. تا کی به امید بوی یا رنگ؟

7. کی بود که ز خود خلاص یابم

8. فارغ گردم ز نام و از ننگ؟

9. افتادم در خلاب محنت

10. افتان خیزان، چو لاشهٔ لنگ

11. گر بر در دوست راه جویم

12. یک گام شود هزار فرسنگ

13. ور جانب خود کنم نگاهی

14. در دیدهٔ من فتد دو صد سنگ

15. ور در ره راستی روم راست

16. چون در نگرم، روم چو خرچنگ

17. ور زانکه به سوی گل برم دست

18. آید همه زخم خار در چنگ

19. دارم گله‌ها، ولی نه از دوست

20. از دشمن پر فسون و نیرنگ

21. با دوست مرا همیشه صلح است

22. با خود بود، ار بود مرا جنگ

23. این جمله شکایت از عراقی است

24. کو بر تن خود نگشت سرهنگ


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به غنیمت شمر ای دوست دم عیسی صبح
* تا دل مرده مگر زنده کنی کاین دم ازوست
شعر کامل
سعدی
* چو شب دامن روز اندر کشید
* درفش خور آمد ز بالا پدید
شعر کامل
فردوسی
* فروتنی است دلیل رسیدگان کمال
* که چون سوار به منزل رسد پیاده شود
شعر کامل
صائب تبریزی