عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 246

1. نگارا، گر چه از ما برشکستی

2. ز جانت بنده‌ام، هر جا که هستی

3. ربودی دل ز من، چون رخ نمودی

4. شکستی پشت من، چون برشکستی

5. چرا پیوستی، ای جان، با دل من؟

6. چو آخر دست، از من می‌گسستی

7. ز نوش لب چو مرهم می‌ندادی

8. ز نیش لب چرا جانم بخستی؟

9. ز بهر کشتنم صد حیله کردی

10. چو خونم ریختی فارغ نشستی

11. اگر چه یافتی از کشتنم رنج

12. ز محنت‌های من، باری، برستی

13. مرا کشتی، به طنز آنگاه گویی:

14. عراقی، از کف من نیک جستی!


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از سهی سرو که در راستیش همتا نیست
* صفت قامت دلجوی شما می‌شنوم
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* خبرت هست که در شهر شکر ارزان شد
* خبرت هست که دی گم شد و تابستان شد
شعر کامل
مولوی
* هر کسی را نتوان گفت که صاحب نظرست
* عشقبازی دگر و نفس پرستی دگرست
شعر کامل
سعدی