لینک اشتراک گذاری
کپی شد
عطارمظهرالعجایب
شمارهٔ 31-قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: «الدنیا جیفة وطالبها کلاب» : جیفهٔ دنیا چو مردار آمده
شمارهٔ 32-بیان خاتم بخشیدن حضرت امیرمؤمنان(ع) بسائل در بین نماز : دارم از بستان حق گلدسته‌ای
شمارهٔ 33-قوله تعالی: «انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و هم راکعون» : گفت پیغمبر به یاران این سخن
شمارهٔ 34-قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: «کنت مع الانبیاء سراومعی جهراً» : چون ولایت کرد در عالم ظهور
شمارهٔ 35-بیان واقعه غدیر و نصب حضرت امیر مومنان(ع) بخلافت و امامت : یک روایت خوب از من گوش کن
شمارهٔ 36-قال جل و علا: «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته» : پس نبی فرمود منبر ساختند
شمارهٔ 37-قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: «یا ایهاالناس الست اولی بکم من انفسکم» قالوا بلی یا رسول الله قال: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» : جمله گفتند از طریق مهتری
شمارهٔ 38-قال الله تبارک وتعالی: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً» : من بگویم آنچه مقصود خداست
شمارهٔ 39-و قال علیه السلام: «اللهم وال منوالاه و عاد من عاداه و انصر من نصره واخذل منخذله والعن علی من ظلمه» : چون پیمبر کرد این معنی ادا
شمارهٔ 40-بخ بخ لک یا اباالحسن اصبحت مولای و مولا کل مؤمن و مؤمنة : من ولای تو بجان کردم قبول
شمارهٔ 41-قال النبی صلی الله علیه و آله: «انا مدینة العلم و علی بابها» : مرتضی و آل او یک مظهرند
شمارهٔ 42-قال النبی صلی الله علیه و آله: «من زار ولدی بطوس فکانما زاربیت الله سبعین مرة» : این سخن باشد بقول مصطفی
شمارهٔ 43-حکایت بر روح صاحب الولایة و بیان آنکه هر که او را شناخت، صاحب دل است و هرکه او را نشناخت گرفتار آب و گل : یا امیرالمؤمنین این بنده‌ات
شمارهٔ 44-تربیت نمودن بطلب هدایت و بیان آنکه مراد از کلمه التعظیم لامر الله فرمان بردن ولایت امیر است و تعظیم نمودن آن و شفقت نمودن برخلق بتعلیم آن : ای پسر گویم ترا آثار خیر
شمارهٔ 45-قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: «التعظیم لامر الله والشفقة علی خلق الله» : تا که ایمانت شود محکم از او
شمارهٔ 46-سؤال نمودن خواجه ابوالحسن نوری سبب مخالفت معاویة بن ابی سفیان علیه اللعنه و بیان نمودن آن را : خواجهٔ نوری بما همخانه بود
شمارهٔ 47-عقد اخوت مصطفی با مرتضی : گفت روزی مصطفی اصحاب را
شمارهٔ 48-قال النبی صلی الله علیه و آله: «انت اخی فی الدنیا و الاخرة وانت منی بمزلة هرون من موسی» : پس مبارک گفت احمد شاه را
شمارهٔ 49-تشویق نمودن مستعداد بولایت حضرت شاه مردان : چون بدین مصطفی همره شوی
شمارهٔ 50-تنبیه ارباب غفلت، و بیان احوال و دریافت خود، و نصیحت نمودن غافلان : ای تو غافل از درون و از برون
شمارهٔ 51-بیان سر لو کشف نمودن علی علیه السلام و به عین الیقین، عالم بعلوم آن بودن : آن امیری کو بود در راه حق
شمارهٔ 52-ترغیب نمودن طالبان براه حق و بیان مستی و شور کردن، وظهور ولایت ولی را در هر نشأه بازنمودن، و شرح حال خود بر آن افزودن : شو مطیع مصطفی و مرتضی
شمارهٔ 53-تمثیل در فرستادن عقل و حیا و علم از حضرت عزت بحضرت آدم (ع) : چون ز عزّت خلعت آدم بداد
شمارهٔ 54-در بیان روح و جسم و نقصان نفس، و گرفتاری روح باو و رهائی یافتن ببرکت متابعت شاه اولیا : روح تو شهباز علوی آمده است
شمارهٔ 55-قصه شیخ شقیق بلخی و هارون الرشید، و بیان نمودن ربقه امام معصوم موسی کاظم علیه السلام و منصور حلاج و تمثیل آنکه آشنا بیگانه را راه بآشنائی می‬نماید و بیگانه آشنا نمی‬شود : بود شیخی عابد و بس پارسا
شمارهٔ 56-تمثیل در فواید خاموشی و گوش کردن پند استاد و یک جهت بودن در آن و بیان استعداد جبلی مستعدان : پادشاهی بود احمد نام او
شمارهٔ 57-قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: «من صمت نجی» صدق نبی الله : هست خاموشی نشان اهل راز
شمارهٔ 58-حکایت بر سبیل تمثیل در آنکه اقتدا به پیری باید نمودن و در دو عالم دستگیری داشتن : بود در ملک بخارا عابدی
شمارهٔ 59-موعظه در وصیت نمودن بمتابعت نبی و ولی و تنبیه اهل غفلت : حبّ ایشان گیر تا ایمن شوی
شمارهٔ 60-در ترک توجه به دنیی و روی آوردن بعقبی و ترغیب نمودن بمتابعت مصطفی صلی الله علیه و آله : هرکه با آل پیمبر صاف نیست

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* چرا از دست می رفتم،چرا بیمار می بودم؟
* اگر می بود بربالین من سیب زنخدانش
شعر کامل
صائب تبریزی
* سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی
* به عمل کار برآید به سخندانی نیست
شعر کامل
سعدی
* عارفی کو که کند فهم زبان سوسن
* تا بپرسد که چرا رفت و چرا بازآمد
شعر کامل
حافظ