ابن حسام خوسفی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 170

1. مباد دیده روشن چو در نظر تو نباشی

2. بصر مباد کسی را که در بصر تو نباشی

3. مباد پسته و شکر چو از دهان و لب خویش

4. درون مجلس دل پسته و شکر تو نباشی

5. مرا به مجلس مستان شراب ناب نباید

6. اگر ز چشم و ز لب نقل ماحضر تو نباشی

7. کجا علاج پذیرد جراحت دل ریشم

8. شفای سینه ی مجروح من اگر تو نباشی

9. طبیب کرد دوای مشام من به ریاحین

10. چه جای بوی سپر غم چو غم سپر تو نباشی

11. نیاز و زاری ابن حسام کی بپذیرند

12. گرم به شب غرض از ناله سحر تو نباشی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن چه بر من می‌رود دربندت ای آرام جان
* با کسی گویم که در بندی گرفتار آمدست
شعر کامل
سعدی
* تو صنم قبلهٔ صاحب نظرانی امروز
* که زنخدان تو آتش به چه زمزم زد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* ای باد اگر به گلشن روحانیان روی
* یار قدیم را برسانی دعای یار
شعر کامل
سعدی