لینک اشتراک گذاری
کپی شد
اقبال لاهوریپیام مشرق
شمارهٔ 211-غنی کشمیری : غنی آن سخنگوی بلبل صفیر
شمارهٔ 212-خطاب به مصطفی کمال پاشا ایده الله
شمارهٔ 213-طیاره : سر شاخ گل طایری یک سحر
شمارهٔ 214-عشق : آن حرف دلفروز که راز هست و راز نیست
شمارهٔ 215-تهذیب : انسان که رخ ز غازهٔ تهذیب بر فروخت
شمارهٔ 216-بهار تا به گلستان کشید بزم سرود : بهار تا به گلستان کشید بزم سرود
شمارهٔ 217-حلقه بستند سر تربت من نوحه کران : حلقه بستند سر تربت من نوحه کران
شمارهٔ 218-می تراشد فکر ما هر دم خداوندی دگر : می تراشد فکر ما هر دم خداوندی دگر
شمارهٔ 219-مرا ز دیدهٔ بینا شکایت دگر است : مرا ز دیدهٔ بینا شکایت دگر است
شمارهٔ 220-به این بهانه درین بزم محرمی جویم : به این بهانه درین بزم محرمی جویم
شمارهٔ 221-خیز و نقاب بر گشا پردگیان ساز را : خیز و نقاب بر گشا پردگیان ساز را
شمارهٔ 222-به ملازمان سلطان خبری دهم ز رازی : به ملازمان سلطان خبری دهم ز رازی
شمارهٔ 223-بیا که ساقی گلچهره دست بر چنگ است : بیا که ساقی گلچهره دست بر چنگ است
شمارهٔ 224-صورت نپرستم من بتخانه شکستم من : صورت نپرستم من بتخانه شکستم من
شمارهٔ 225-هوای فرودین در گلستان میخانه میسازد : هوای فرودین در گلستان میخانه میسازد
شمارهٔ 226-از ما بگو سلامی آن ترک تند خو را : از ما بگو سلامی آن ترک تند خو را
شمارهٔ 227-آشنا هر خار را از قصهٔ ما ساختی : آشنا هر خار را از قصهٔ ما ساختی
شمارهٔ 228-خوش آنکه رخت خرد را به شعله‌ای می سوخت : خوش آنکه رخت خرد را به شعله‌ای می سوخت
شمارهٔ 229-بیار باده که گردون بکام ما گردید : بیار باده که گردون بکام ما گردید
شمارهٔ 230-تیر و سنان و خنجر و شمشیرم آرزوست : تیر و سنان و خنجر و شمشیرم آرزوست
شمارهٔ 231-دانهٔ سبحه به زنار کشیدن آموز : دانهٔ سبحه به زنار کشیدن آموز
شمارهٔ 232-ز خاک خویش طلب آتشی که پیدا نیست : ز خاک خویش طلب آتشی که پیدا نیست
شمارهٔ 233-موج را از سینهٔ دریا گسستن میتوان : موج را از سینهٔ دریا گسستن میتوان
شمارهٔ 234-صد نالهٔ شبگیری صد صبح بلا خیزی : صد نالهٔ شبگیری صد صبح بلا خیزی
شمارهٔ 235-باز به سرمه تاب ده چشم کرشمه زای را : باز به سرمه تاب ده چشم کرشمه زای را
شمارهٔ 236-فریب کشمکش عقل دیدنی دارد : فریب کشمکش عقل دیدنی دارد
شمارهٔ 237-حسرت جلوهٔ آن ماه تمامی دارم : حسرت جلوهٔ آن ماه تمامی دارم
شمارهٔ 238-به شاخ زندگی ما نمی ز تشنه لبی است : به شاخ زندگی ما نمی ز تشنه لبی است
شمارهٔ 239-فرقی ننهد عاشق در کعبه و بتخانه : فرقی ننهد عاشق در کعبه و بتخانه
شمارهٔ 240-بی تو از خواب عدم دیده گشودن نتوان : بی تو از خواب عدم دیده گشودن نتوان

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* بیگناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق
* یوسف از دامان پاک خود به زندان می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* گر گدایی کنی از درگه او کن باری
* که گدایان درش را سر سلطانی نیست
شعر کامل
سعدی
* حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست
* که آشنا سخن آشنا نگه دارد
شعر کامل
حافظ