فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 140

1. زاهدا قدح بردار این چه غیرت خام است

2. زهد خشک را بگذار رحمت خدا عامست

3. خویش را چه میسوزی زهد را بر آتش ریز

4. کیسها چه میدوزی نقدها ترا رامست

5. ذوق می چه نشناسی شعله گر شوی خامی

6. آنکه مست جانان نیست عارف اربود عامست

7. عشق کهنه صیادیست ما چو مرغ نو پرواز

8. خال مهوشان دانه ، زلف دلبران دامست

9. جوش باده مارانه خم فلک تنگست

10. پیش ناله مستان غلغل فلک خامست

11. هرزه پوید اسکندر در میان تاریکی

12. آب زندگی باده چشمه خضر جامست

13. چون چشیدی این باده عیشهاست آماده

14. جان چو محو جانان شد در بهشت آرامست

15. پای برسر خود نه دوست را در آغوش آر

16. تا بکعبهٔ وصلش دوری تو یک گامست

17. چون زخویشتن رستی با حبیب پیوستی

18. ورنه تا ابد میسوز کار و بار تو خامست

19. مستی من شیدا نیست کار امروزی

20. تا الست شد ساقی فیض دردی آشامست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غرض از کون تو بودی که ز پروردن نخل
* گرچه از خار گذر نیست غرض هم رطبست
شعر کامل
انوری
* شد از خروج ریاحین چو آسمان روشن
* زمین به اختر میمون و طالع مسعود
شعر کامل
حافظ
* وز عقل بهترت سپری باید ای حکیم
* تا از خدنگ غمزه خوبان حذر کنی
شعر کامل
سعدی