قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 165

1. مرا عشق تو گاهی پرورد دل، گاه جان سوزد

2. همان آتش که دارد شمع را روشن، همان سوزد

3. ز بس کز دیده اشک گرم ریزم بر سر کویش

4. جبین آفتاب از سجده آن آستان سوزد

5. شکافم سینه را تا بر تو حال دل شود روشن

6. وگرنه چون کنم تقریر حال دل، زبان سوزد

7. چو فانوس آتش از پیراهنم امداد می‌خواهد

8. دلم از سادگی از دیده مردم نهان سوزد

9. چو محفل روشن است از آتشت، غمگین مشو قدسی

10. چو شمع امشب گرت تا روز، مغز استخوان سوزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اندک اندک جمع مستان می‌رسند
* اندک اندک می پرستان می‌رسند
شعر کامل
مولوی
* بند بگسل باش آزاد ای پسر
* چند باشی بند سیم و بند زر
شعر کامل
مولوی
* عاشقی پیداست از زاری دل
* نیست بیماری چو بیماری دل
شعر کامل
مولوی