هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 150

1. یار اگر مرحم داغ دل محزون نشود

2. با چنین داغ دلم خون نشود چون نشود؟

3. جز دل سخت تو خون شد همه دل‌ها ز غمم

4. دل مگر سنگ بود کز غم من خون نشود

5. این که با ما ستمت کم نشود باکی نیست

6. کوشش ما همه این‌ست که افزون نشود

7. گر به سرمنزل لیلی گذری، جلوه‌کنان

8. نیست ممکن که تو را بیند و مجنون نشود

9. بس که در ناله‌ام از گردش گردون همه شب

10. هیچ شب نیست دو صد ناله به گردون نشود

11. واعظا ترک هلالی کن و افسانه مخوان

12. کشتهٔ عشق بتان زنده به افسون نشود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سعدی آسانست با هر کس گرفتن دوستی
* لیک چون پیوند شد خو باز کردن مشکلست
شعر کامل
سعدی
* قلم نشانهٔ عقل است و تیغ مایهٔ جور
* یکی چو حنظل تلخ و یکی چو شهد شهی
شعر کامل
ناصرخسرو
* تا غنچه به باغ از دهن تنگ تو دم زد
* عطار صبا مشک ختن در دهنش کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی