هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 151

1. لعل جان‌بخشت که یاد از آب حیوان می‌دهد

2. زنده را جان می‌ستاند مرده را جان می‌دهد

3. دور بادا چشم بد، کامروز در میدان حسن

4. شهسوار من سمند ناز جولان می‌دهد

5. یا رب اندر ساغر دوران شراب وصل نیست

6. یا به دور ما همه خوناب هجران می‌دهد؟

7. دل مگر پابستهٔ زلف تو شد کز حال او

8. باد می‌آید خبرهای پریشان می‌دهد؟

9. نیست درد عشق خوبان را به درمان احتیاج

10. گر طبیب این درد بیند ترک درمان می‌دهد

11. موجب این گریه‌های تلخ می‌دانی که چیست؟

12. عشوهٔ شیرین که آن لب‌های خندان می‌دهد

13. ای اجل سوی هلالی بهر جان بردن میا

14. زان که عاشق گاه مردن جان به جانان می‌دهد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صبا بر آن سر زلف ار دل مرا بینی
* ز روی لطف بگویش که جا نگه دارد
شعر کامل
حافظ
* اشک بدخواهت از حسد چو بقم
* روی بدگویت از عنا چو زریر
شعر کامل
انوری
* خرقه درویشی ما چون زره زیر قباست
* پیش چشم خلق ظاهربین قباپوشیم ما
شعر کامل
صائب تبریزی