هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 30

1. به نام ایزد، میان مردمان آن تندخو با ما

2. چه خوش باشد که ما در گوشه‌ای باشیم و او با ما

3. ز بدخویی به ما جنگ و به اغیار آشتی دارد

4. چه دارد؟ یا رب! این بیگانه‌خوی جنگجو با ما؟

5. کنون خود از نکورویی چه با ما می‌کند هر دم؟

6. چه گویم تا چه خواهد کرد زان خوی نکو با ما؟

7. به کویت آمدیم و آرزوی ما نشد حاصل

8. ز کویت می‌رویم اینک، هزاران آرزو با ما

9. اگر پهلوی ما از طعنهٔ اغیار ننشینی

10. چنین جایی نشین، باری، که باشی رو به رو با ما

11. رقیبا، گفتگوی عشق را هم‌درد می‌باید

12. خدا را! چون تو بی‌دردی مکن این گفتگو با ما

13. هلالی، در ره عشقست از هر سو غم دیگر

14. عجب راهی که غم رو کرده است از چار سو با ما!


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای صبا گر به جوانان چمن بازرسی
* خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را
شعر کامل
حافظ
* غلام همت دردی کشان یک رنگم
* نه آن گروه که ازرق لباس و دل سیهند
شعر کامل
حافظ
* محتسب نمی‌داند این قدر که صوفی را
* جنس خانگی باشد همچو لعل رمانی
شعر کامل
حافظ