هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 9

1. من کیستم تا هر زمان پیش نظر بینم تو را

2. گاهی گذر کن سوی من، تا در گذر بینم تو را

3. افتاده بر خاک درت، خوش آن‌که آیی بر سرم

4. تو زیر پا بینی و من بالای سر بینم تو را

5. یک بار بینم روی تو دل را چه سان تسکین دهم؟

6. تسکین نیابد، جان من، صد بار اگر بینم تو را

7. از دیدنت بیخود شدم، بنشین به بالینم دمی

8. تا چشم خود بگشایم و بار دگر بینم تو را

9. گفتی که هر کس یک نظر بیند مرا جان می‌دهد

10. من هم به جان در خدمتم، گر یک نظر بینم تو را

11. صد بار آیم سوی تو، تا آشنا کردی به من

12. هر بار از بار دگر بیگانه‌تر بینم تو را

13. تا کی هلالی را چنین زین ماه میداری جدا؟

14. یا رب! که ای چرخ فلک، زیر و زبر بینم تو را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قلندران حقیقت به نیم جو نخرند
* قبای اطلس آن کس که از هنر عاریست
شعر کامل
حافظ
* ظاهر قرآن چو شخص آدمیست
* که نقوشش ظاهر و جانش خفیست
شعر کامل
مولوی
* مرا به علت بیگانگی ز خویش مران
* که دوستان وفادار بهتر از خویشند
شعر کامل
سعدی