جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 429

1. قدْ بداَ نور فالِقِ الاصْباح

2. اَسْفَر الصُّبحْ اَطْعی المِصْباح

3. کم طلب در کتب حقیقت عشق

4. نشود راست این لغت ز صحاح

5. رو به فتّاح کن که ممکن نیست

6. فتح باب معانی از مفتاح

7. ترک کشّاف گو کزان مسدود

8. باشد ابواب کشف بر ارواح

9. در مواقف مایست کزوی نیست

10. به مقاصد ترا امید نجاح

11. بر تو لایح شود لوایح عشق

12. چون کلیم ار بیفگنی الواح

13. عشق با زهد نیست بر سر صلح

14. مصلحت نیست لاف زهد و صلاح

15. توبۀ ماز دست محتسب است

16. از ضرورت شد این حرام مباح

17. خُم می نیم جرعۀ جامی است

18. کیف یکفی بشربه الاقداح


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با خیال یار در یک پیرهن خوابیده ام
* بر ندارد سر زبالین هر که بیدارم کند!
شعر کامل
صائب تبریزی
* منم آن قمری نالان که از بس سنگ بیدادم
* زدند از هر طرف از باغت ای سرو روان رفتم
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* یکی درخت گل اندر فضای خلوت ماست
* که سروهای چمن پیش قامتش پستند
شعر کامل
سعدی