کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1006

1. چرا به تحفه دردم همیشه ننوازی

2. به ناز و شیوه نسوزی مرا و نگداری

3. خس توایم همه کار خس چه باشد سوز

4. نو آتشی و توانی که کار ما سازی ت

5. بدست نیغ تو کار جراحت دل ریش

6. مام نا شده خواهم که از سر آغازی

7. به زیر پا شکند هرچه افتد این عجیبست

8. که بشکنه دلم از زیر پا نیندازی

9. نبرد دست به زلفت صبا به بازی نیز

10. حریف زیر برست و نمی خورد بازی

11. اگر چه سرور بستان صنوبر آمد و سرو

12. ترا رسد بسر سروران سرافرازی

13. کمال باز گزیدی هوای قامت بار

14. بدت میاد که مرغ بلند پروازی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برخاست نیشکر که ز قد تو دم زند
* از هم جدا جدا شد و ببریده بندبند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* چنین گفت بهرام نیکو سخن
* که با مردگان آشنایی مکن
شعر کامل
فردوسی
* ای که می خندی چو گل در بوستان بی اختیار
* از گلاب گریه بی اختیار اندیشه کن
شعر کامل
صائب تبریزی