کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1016

1. خواهی که به هیچ غم نمیری

2. تا دست دهد پیاله گیری

3. می نوش به شادی و شو از او

4. آن دم که به دست غم اسیری

5. نی گفت به زیر لب همین است

6. اگر اهل دلی نفس پذیری

7. در سرزمی ات چو تاج لعل است

8. سلطانی و صاحب سریری

9. من درد کشم نه شاه و درویش

10. فارغ ز بزرگی و حقیری

11. در عشق جوانم و توانگر

12. غم نیست ز پیری و قیری

13. از سرو روان عصای پیری

14. شد پیر کمال بایدش ساخت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حافظ ار آب حیات ازلی می‌خواهی
* منبعش خاک در خلوت درویشان است
شعر کامل
حافظ
* دور فلک به چشم تو تعلیم سحر داد
* تا چشم بند مردم دوران کند تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* یارب از عرفان مرا پیمانه ای سرشار ده
* چشم بینا، جان آگاه و دل بیدار ده
شعر کامل
صائب تبریزی