کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1041

1. کدام سر که ندارد دماغ سودانی

2. کدام دل که بود خالی از تمنائی

3. کجاست پای روانی کدام دست و دل است

4. نیست بسته به زنجیر زلف زبانی

5. مکن ملامتم ای مدعی در این دعوی

6. هست در سر هر کس به قدر سودانی

7. چو صبح اگر نفسی میزنم ز مهر مهیست

8. بود هر آینه این دم زدن هم از جائی

9. بیا و سرو قد خویش عرضه کن بر ما

10. همچو سرو قدت نیست مجلس آرانی

11. حدیث سرو چمن با قدت نباید راست

12. که پیش او نتوان گفت زیر و بالایی

13. چنان ربوده حسن تو شد وجود کمال

14. که هیچگونه ندارد به خویش پروایی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غلام همت آن نازنینم
* که کار خیر بی روی و ریا کرد
شعر کامل
حافظ
* ماجرای عقل پرسیدم ز عشق
* گفت معزولست و فرمانیش نیست
شعر کامل
سعدی
* شود چون بید لرزان سرو آزاد
* اگر بیند قد دلجوی فرخ
شعر کامل
حافظ