کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 170

1. ز عشقت بی کس و مسکینم ای دوست

2. اگر بیدل نیم بی دینم ای دوست

3. مرا صد بار گفتی خواهمت کشت

4. بکش بک ره مکش چندینم ای دوست

5. تو دشمن دوستی من دوست دشمن

6. تو آنی در وفا من اینم ای دوست

7. گزین تر از همه رأی من این است

8. که بر تو دیگری نگزینم ای دوست

9. چو شمعم گفته ای بنشین بر آتش

10. ز جان برخیزم و بنشینم ای دوست

11. به بهای غمت پروانه سان سوخت

12. مگس را بال بر بالینم ای دوست

13. کمال از ضعف شد هیچ و هیچش

14. نمیپرسی چنین میبینم ای دوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مردم آزار محال است خجالت نکشد
* که نمک آب شود چون به جراحت گذرد
شعر کامل
صائب تبریزی
* مکن بد که بد بینی از یار نیک
* نیاید ز تخم بدی بار نیک
شعر کامل
سعدی
* درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند
* جهان جوان شد و یاران به عیش بنشستند
شعر کامل
سعدی