کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 176

1. سر زلف تو دزد دل های ماست

2. گر آویزی او را از گردن رواست

3. به بالای لب نقطة خال تو

4. خطا نیست آن نکته مشک ختاست

5. صفاهاست با آن دو رخ دیده را

6. غباری اگر هست از آن خاک پاست

7. به دور تو صوفی با پوش شد

8. که از دست تو پیرهن ها فباست

9. ز من گفته صبر کن نیم دم

10. از آن روی چندین صبوری کراست

11. جدا می کند فرقت جان ز تن

12. قرارم ز دل نیز این خود جداست

13. کجا شد دلت باز گفتی کمال

14. تو خود نیک دانی مرا دل کجاست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خون ما افتادگان را کی توان پامال کرد؟
* خونبهای شبنم از خورشید می گیریم ما
شعر کامل
صائب تبریزی
* همه بر جای خود ای تازه نهالان چمن
* بنشینید که آن سرو روان برخیزد
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا خیال گریه کردم یار رفت
* این غزال از بوی خون رم می کند
شعر کامل
صائب تبریزی