کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 302

1. آنکه هرگز سوی من چشم رضائی نگشاد

2. یارب از چشم بد خلق گزندش مرساد

3. مرحبانی طعم بود ازو در همه عمر

4. سعی بسیار نمودم ولی دست نداد

5. سالها رفت که خالی نیم از یاد کسی

6. که نباید همه عمرش ز من دلشده باد

7. آید آن روز که خواهد لب شیرین ای دل

8. عذر آن داغ که بر سینه فرهاد نهاد

9. من ز دست غم او گر چه فتادم از پای

10. هیچ کاری به جهان خوشتر ازینم نفتاد

11. دل هلال تن خود خواست غمش آمد و گفت

12. مخور این غم که منت زود رسانم بمراد

13. دوش میگفت فراق رخ جانان به کمال

14. که هنوزت رمقی هست ز جان شرمت باد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یا رب آن شاهوش ماه رخ زهره جبین
* در یکتای که و گوهر یک دانه کیست
شعر کامل
حافظ
* ز خاک آفریدت خداوند پاک
* پس ای بنده افتادگی کن چو خاک
شعر کامل
سعدی
* از آبگینه حوصلۀ ما تُنُک تر است
* صبر از دلی طلب که درو منزلِ تو نیست
شعر کامل
نظیری نیشابوری