کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 721

1. دارم آن سر که سر زلف نگاری گیرم

2. بر سر کوی دلارام قراری گیرم

3. خرقه بفروشم و دفتر گرو باده کنم

4. جام می نوشم و از روضه کناری گیرم

5. آستین بر همه افشانم و از جان و جهان

6. دست کوته کنم و دامن باری گیرم

7. نکنم توبه و در حلقة سودا زدگان

8. با سر زلف نگاری سرو کاری گیرم

9. گرچه روزی بشب آورد پندار که من

10. از خطت بر دل آشفته غباری گیرم

11. گو نصیحت مکن از روی تو ای زاهد شهر

12. ناصع آن نیست که او را به شمار گیرم

13. گر تو سیب زنخ خویش نپوشی ز کمال

14. من برای دلم از روی تو باری گیرم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بیاموزمت کیمیای سعادت
* ز همصحبت بد جدایی جدایی
شعر کامل
حافظ
* گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان
* بلا بگردد و کام هزارساله برآید
شعر کامل
حافظ
* هیچ از لب و چشم تو قناعت نتوان کرد
* یارب چه نهادند در این شکر و بادام
شعر کامل
فروغی بسطامی