کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 749

1. شبی که بی رخ آن شمع مه جبین باشم

2. به ناله همدم و با درد همنشین باشم

3. مرا که مهر دلفروز در دلست چو صبح

4. به صادقیست که بی آ. آنشین باشم

5. گرم مجال بود در حریم حضرت دوست

6. چرا مقید فردوس و حورعین باشم

7. ترا که خرمن مشک است گرد ماه چه باک

8. اگرچه من ز گدایان خوشه چین باشم

9. کمال عاشق و رندست حالیا ز ازل

10. زهی سعادت اگر تا ابد چنین باشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا نشوی تشنه به تدبیر باش
* سوخته خرمن چو تباشیر باش
شعر کامل
نظامی
* که می آید به سرقت دل ما جز پریشانی؟
* که می پرسد به غیر از سیل راه منزل ما را؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* ضعیفان را مکن بر دل گزندی
* که در مانی به جور زورمندی
شعر کامل
سعدی