کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 757

1. عمریست که از خلوته در میکده مسئوریم

2. شب مست و سحر گاهان چون چشم تو مخموریم

3. کس بوی ریا نشنید از خرفة ما رندان

4. چون دور به صد فرسنگ از زاهد مغروریم

5. پی برده بکوی تو تا بافت بوی تو

6. آسوده به روی تو از جنت و از حوریم

7. حیران جمال نو ما سوختگان یک یک

8. پروانه آن شمعیم مستغرق آن نوریم

9. ای جان گرانمایه نو نوری و ما سایه

10. با ما چو نو نزدیکی ما از تو چرا دوریم

11. تا درد دلی گوئیم کو با تو مجال آن

12. فریاد که نتوانیم دربابه که رنجوریم

13. گویند کمال از عشق شد شهره به گمنامی

14. چون ذره گمیم اما با مهر تو مشهوریم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خواهم شدن به بستان چون غنچه با دل تنگ
* وان جا به نیک نامی پیراهنی دریدن
شعر کامل
حافظ
* تار سر زلفت ز گران باری دل‌ها
* صد بار سراسیمه در آغوش تو افتاد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* چو پرده دار به شمشیر می‌زند همه را
* کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ