کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 950

1. ب بار برهم چرا زد ز پسته

2. چه موجب شکستن ز مشتی شکسته

3. شکر پیش آن لب دروغیست شیرین

4. بیا به چندین گره بر نی قند بسته

5. بر آن آب عارض خط نازک او

6. ر غباریست بر خاطر ما نشسته

7. بچینم به مژگان همه خار راهش

8. کز آسیب پایم نگردند خسته

9. نسیم صبا باد دستش دو پاره

10. که زلفت دو تای تو گیرد دو دسته

11. نه مهریست بر بسته دل را بروبست

12. که چون لاله داغیست از سینه رسته

13. کمال ار به آتش برد چون سپندت

14. مگو با کس این سر مگر جسته جسته


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
* کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است
شعر کامل
حافظ
* یک عمر می توان سخن از زلف یار گفت
* در بند آن مباش که مضمون نمانده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* چون سرو اگر چنانکه سرافرازیت هواست
* چون نی بقصد بی سر و پایان کمر مبند
شعر کامل
خواجوی کرمانی