خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 38

1. طلع الصبح من وراء حجاب

2. عجلو بالرحیل یا اصحاب

3. کوس رحلت زدند و منتظران

4. بر سر راه میکنند شتاب

5. وقت کوچست و کرده مهجوران

6. خاک ره را بخون دیده خضاب

7. نور شمعست یا فروغ جبین

8. می‌نمایند مه رخان ز نقاب

9. ناقه بگذشت و تشنگان در بند

10. کاروان رفت و خستگان در خواب

11. من چنان بیخودم که بانگ جرس

12. هست در گوش من خروش رباب

13. جگرم تشنه و منازل دوست

14. از سرشکم فتاده بر سر آب

15. کنم از خون دل بروز وداع

16. دامن کوه پر عقیق مذاب

17. هر دم از کوچگه ندا خیزد

18. کی رفیق از طریق روی متاب

19. بر نشستند همرهان برخیز

20. باد بستند دوستان دریاب

21. هیچ دانسته‌ئی که دوزخ چیست

22. دل بریان و داغ هجر عذاب

23. از مغیلان چگونه اندیشد

24. هر که سازد نهالی از سنجاب

25. بر فشان طره‌ای مه محمل

26. تا برآید ز تیره شب مهتاب

27. دل خواجو ز تاب هجر بسوخت

28. مکن آتش که او نیارد تاب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران
* کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
شعر کامل
سعدی
* تو از قبیله خوبان سست پیمانی
* من از جماعت عشاق سخت پیوندم
شعر کامل
فروغی بسطامی
* گل خیری چو بر اطراف گلستان گذرم
* نتواند که رخم بیند و صفرا نکند
شعر کامل
خواجوی کرمانی