خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 465

1. به مهر روی تو در آفتاب نتوان دید

2. ببوی زلف تودر مشک ناب نتوان دید

3. دو چشم مست تو دیشب بخواب می‌دیدم

4. ولی چه سود که آن جز بخواب نتوان دید

5. اگر چه آب رخت عین آتشست ولیک

6. فروغ آتش رویت در آب نتوان دید

7. چو ماه مهر فروزت به زیر سایهٔ شب

8. به هیچ روی مهی شب نقاب نتوان دید

9. رخ تو در شکن زلف پرشکن دیدم

10. اگر چه در شب تار آفتاب نتوان دید

11. خواص چشمهٔ نوشت که جوهر روحست

12. بیار باده که جز در شراب نتوان دید

13. دل شکستهٔ خواجو خراب گشت و وراست

14. که گنج عشق تو جز در خراب نتوان دید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای بادهای خوش نفس عشاق را فریادرس
* ای پاکتر از جان و جا آخر کجا بودی کجا
شعر کامل
مولوی
* کمال است در نفس انسان سخن
* تو خود را به گفتار ناقص مکن
شعر کامل
سعدی
* زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا
* چه نغزست و چه خوبست و چه زیباست خدایا
شعر کامل
مولوی