محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 155

1. ای تو مجموعهٔ شوخی و سراپای تو شوخ

2. جلوهٔ شوخ تو رعنا قد رعنای تو شوخ

3. همهٔ اطوار تو دلکش همهٔ اوضاع تو خوش

4. همهٔ اعضای تو شیرین همهٔ اجزای تو شوخ

5. سر حیرانی چشمم ز کسی پرس ای گل

6. کافریدست چنین نرگس شهلای تو شوخ

7. فتنه در مملکت دل نکند دست دراز

8. به میان ناید اگز از طرفی پای تو شوخ

9. جامهٔ ناز به قد دگران شد کوتاه

10. خلعت حسن چو شد راست به بالای تو شوخ

11. نیست همتای تو امروز کسی در شوخی

12. ای همان گوهر یکتای تو همتای تو شوخ

13. محتشم بود ز ثابت قدمان در ره عشق

14. بردباری دلش از جا حرکتهای تو شوخ


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دی زمانی به تکلف بر سعدی بنشست
* فتنه بنشست چو برخاست قیامت برخاست
شعر کامل
سعدی
* حافظ اندر درد او می‌سوز و بی‌درمان بساز
* زان که درمانی ندارد درد بی‌آرام دوست
شعر کامل
حافظ
* عشق است غمگسار دل دردمند را
* آتش گره ز کار گشاید سپند را
شعر کامل
صائب تبریزی