محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 315

1. مردم و بر دل من باز غم یار هنوز

2. جان سبک رفت و من از عشق گران بار هنوز

3. حال من زار و به بالین رقیب آمد یار

4. من به این زاری و او بر سر آزار هنوز

5. عشوه‌ات سوخته جان من و جانسوز همان

6. غمزه‌ات ساخته کار من و در کار هنوز

7. دل که دارد سر ز لف تو چو غافل مرغیست

8. که بدام آمده و نیست خبر دار هنوز

9. سرنهادند حریفان همه در راه صلاح

10. سر من خاک ره خانه خمار هنوز

11. چشم امید شد از فرقت دلدار سفید

12. محتشم منتظر دولت دیدار هنوز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گه میان چشم نیلوفر زبانه بر زند
* گاه دودش گرد او چون برگ نیلوفر شود
شعر کامل
فرخی سیستانی
* جهان را چنین است ساز و نهاد
* ز یک دست بستد به دیگر بداد
شعر کامل
فردوسی
* عود جان در مجمر دل می نهم بر آتشی
* گرمی دلسوز عاشق از قرنفل خوشتر است
شعر کامل
شاه نعمت‌الله ولی