محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 590

1. دیده‌ام مست و سرانداز و غزل خوان برهی

2. شاه مشرب پسری ترک و شی کج کلهی

3. نخل آتش ثمری سرو مرصع کمری

4. عالم‌افروز سهیلی علم افراز مهی

5. قدر به این‌ده جان چشم فریبندهٔ دل

6. طرفهٔ طاوس خرامی عجب آهو نگهی

7. ملک دل می‌رود از دست که کردست ظهور

8. شاه عاشق حشمی خسرو یک دل سپهی

9. نقد جان بر طبق عرض نه ای دل که رسید

10. باج خواهنده مهی کیسه تهی پادشهی

11. غیر ازو گر همه جان برد و بحل گشت که دید

12. جان ستان آدمی رستمی بی‌گنهی

13. محتشم بهر فرود آمدن آن شه حسن

14. ساز از دیده و ثاقی و ز دل بارگهی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به دردی کن دوای من که بیماران عشقت را
* کند درد تو درمانی کند زهر تو تریاقی
شعر کامل
سلمان ساوجی
* یارب! چه فرخ طالعند، آنانکه در بازار عشق
* دردی خریدند و غم دنیای دون بفروختند
شعر کامل
شیخ بهایی
* معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا
* کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا
شعر کامل
مولوی