لینک اشتراک گذاری
کپی شد
مولوی_مثنوی معنویدفتر دوم
شماره 31 - ظاهر شدن فضل و زیرکی لقمان پیش امتحان کنندگان : هر طعامی کوریدندی بوی
شماره 32 - تتمهٔ حسد آن حشم بر آن غلام خاص : قصهٔ شاه و امیران و حسد
شماره 33 - عکس تعظیم پیغام سلیمان در دل بلقیس از صورت حقیر هدهد : رحمت صد تو بر آن بلقیس باد
شماره 34 - انکار فلسفی بر قرائت ان اصبح ماکم غورا : مقریی می‌خواند از روی کتاب
شماره 35 - انکار کردن موسی علیه السلام بر مناجات شبان : دید موسی یک شبانی را براه
شماره 36 - عتاب کردن حق تعالی موسی را علیه السلام از بهر آن شبان : وحی آمد سوی موسی از خدا
شماره 37 - وحی آمدن موسی را علیه السلام در عذر آن شبان : بعد از آن در سر موسی حق نهفت
شماره 38 - پرسیدن موسی از حق سر غلبهٔ ظالمان را : گفت موسی ای کریم کارساز
شماره 39 - رنجانیدن امیری خفته‌ای را کی مار در دهانش رفته بود : عاقلی بر اسپ می‌آمد سوار
شماره 40 - اعتماد کردن بر تملق و وفای خرس : اژدهایی خرس را در می‌کشید
شماره 41 - گفتن نابینای سایل کی دو کوری دارم : بود کوری کو همی‌گفت الامان
شماره 42 - تتمهٔ حکایت خرس و آن ابله کی بر وفای او اعتماد کرده بود : خرس هم از اژدها چون وا رهید
شماره 43 - گفتن موسی علیه السلام گوساله‌پرست را کی آن خیال‌اندیشی و حزم تو کجاست : گفت موسی با یکی مست خیال
شماره 44 - ترک کردن آن مرد ناصح بعد از مبالغهٔ پند مغرور خرس را : آن مسلمان ترک ابله کرد و تفت
شماره 45 - تملق کردن دیوانه جالینوس را و ترسیدن جالینوس : گفت جالینوس با اصحاب خود
شماره 46 - سبب پریدن و چرخیدن مرغی با مرغی کی جنس او نبود : آن حکیمی گفت دیدم هم تکی
شماره 47 - تتمهٔ اعتماد آن مغرور بر تملق خرس : شخص خفت و خرس می‌راندش مگس
شماره 48 - رفتن مصطفی علیه السلام به عیادت صحابی و بیان فایدهٔ عیادت : از صحابه خواجه‌ای بیمار شد
شماره 49 - وحی کردن حق تعالی به موسی علیه السلام کی چرا به عیادت من نیامدی : آمد از حق سوی موسی این عتاب
شماره 50 - تنها کردن باغبان صوفی و فقیه و علوی را از همدیگر : باغبانی چون نظر در باغ کرد
شماره 51 - رجعت به قصهٔ مریض و عیادت پیغامبر علیه السلام : این عیادت از برای این صله‌ست
شماره 52 - گفتن شیخ ابویزید را کی کعبه منم گرد من طوافی می‌کن : سوی مکه شیخ امت بایزید
شماره 53 - حکایت : خانه‌ای نو ساخت روزی نو مرید
شماره 54 - دانستن پیغامبر علیه السلام کی سبب رنجوری آن شخص گستاخی بوده است در دعا : چون پیمبر دید آن بیمار را
شماره 55 - عذر گفتن دلقک با سید اجل کی چرا فاحشه را نکاح کرد : گفت با دلقک شبی سید اجل
شماره 56 - به حیلت در سخن آوردن سایل آن بزرگ را کی خود را دیوانه ساخته بود : آن یکی می‌گفت خواهم عاقلی
شماره 57 - حمله بردن سگ بر کور گدا : یک سگی در کوی بر کور گدا
شماره 58 - خواندن محتسب مست خراب افتاده را به زندان : محتسب در نیم شب جایی رسید
شماره 59 - دوم بار در سخن کشیدن سایل آن بزرگ را تا حال او معلوم‌تر گردد : گفت آن طالب که آخر یک نفس
شماره 60 - تتمهٔ نصیحت رسول علیه السلام بیمار را : گفت پیغامبر مر آن بیمار را

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* سلسله موی دوست حلقه دام بلاست
* هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست
شعر کامل
سعدی
* من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم
* که چون فرهاد باید شست دست از جان شیرینم
شعر کامل
سعدی
* چون طبیب عاشقانی گه گه این دل خسته را
* پرسشی می‌کن که بیمار و خراب افتاده است
شعر کامل
هلالی جغتایی