نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 409

1. چه می کنم ز دلی کو ز یار برگردد

2. روا بود که چنان دل ز دیده در گردد

3. مرا نباشد از آن دل که گر به جان آید

4. ز جورِ دوست بنالد ز عهد برگردد

5. دلم ز پایِ تو ای دوست بر نتابد سر

6. اگر ز دستِ تو در پایِ غم به سر گردد

7. نگردد از تو دلم گر به خونش گردانی

8. مگر ز دیده فرو گردد از تو گر گردد

9. دلِ [مرا] دلِ آن کی بود معاذالله

10. که با تو گر جگرش خون کنی دگر گردد

11. نزاریا سخنت تازه دار و کاغذ و کلک

12. که خود حدیثِ تو اندر جهان سمر گردد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همت مردانه می خواهد گذشتن از جهان
* یوسفی باید که بازار زلیخا بشکند
شعر کامل
صائب تبریزی
* نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
* نه هر که آینه سازد سکندری داند
شعر کامل
حافظ
* ساقیا جام می‌ام ده که نگارنده غیب
* نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد
شعر کامل
حافظ