نظیری نیشابوری_دیوانترکیب بند ها (فهرست)

ترکیب بند شمارۀ 2 : این ترکیب نیز در سوک مفخرالشّعرا خواجه حسین ثنایی گفته شده

1. دانش از روزگار بیرون شد

2. همه کار جهان دگرگون شد

3. مژه ام از سرشگ دجله فشاند

4. آستینم ز گریه جیحون شد

5. ستمی دیدم از اجل کز درد

6. مردم دیده را جگر خون شد

7. سحر می خواست سامری بدمد

8. بر لبش جان ز شوق افسون شد

9. زین مرض کز دوا بتر گردید

10. زین الم كز علاج افزون شد

11. زندگی در دمِ مسیح شکست

12. چاره خون در دل فلاطون شد

13. خواجه امشب گهِ عروج سخن

14. از زمین سوی اوج گردون شد

15. ره برگشتنش فرو بستند

16. کز در وحی خواست بیرون شد

17. خاطر از مرگ صاحب الشّعرا

18. در سیاهی چو لفظ و مضمون شد

19. شمع شب های آشنایی مرد

20. دلم از مردن ثنایی مُرد

21. دستم از کار رفت وافریاد

22. يوسفم در درون چاه افتاد

23. شمع دل مرده چون کنم خنده

24. شب مرگست چون نشینم شاد

25. نوعروس سخن جوانست هنوز

26. به سفر از چه می رود داماد

27. غوطه در گریه می خورد طوفان

28. رستخیز آه می دهد بر باد

29. قدسیان سدره را بیارایند

30. مرغ عرشی شد از قفس آزاد

31. بود ازین عندلیب تازه سخن

32. همه مرغان باغ را فریاد

33. یک زبان از حدیث گفتن ماند

34. بر لب کاینات مهر افتاد

35. معنیی در ضمیر خواجه گذشت

36. که لب از ذوق آن دگر نگشاد

37. شکوه چون ناله در شکن دارم

38. نوحه در ماتم سخن دارم

39. بلبل باغ شب ز هوش شده

40. خنده در کام گل خروش شده

41. آن که یکسر زبان چو سوسن بود

42. همچو گلبن تمام گوش شده

43. شب هجران به این درازی نیست

44. روز محشر سیاه پوش شده

45. با خمی پر شراب روحانی

46. پیر ما دوش می فروش شده

47. می صافی به آسمان داده

48. خاک مخمور دردنوش شده

49. آب حیوان گرفته عالم را

50. زین خم می که شب به جوش شده

51. آن که بر بوی آشنا می رفت

52. به نسیم سحر زهوش شده

53. از سبک روحی جنازۀ او

54. سایۀ سرگران به دوش شده

55. سر تابوت خواجه برگیرید

56. سیمش از اشگ در گهر گیرید

57. خواجه نظم گران عیار گذاشت

58. بار بر دوش روزگار گذاشت

59. کیسۀ هفت آسمان پرداخت

60. گنج معنی به یادگار گذاشت

61. خم و خم خانه ها پر از می کرد

62. به حریفان بادہ خوار گذاشت

63. جز ثنا قیمت ثنا نگرفت

64. آبرو برد و اعتبار گذاشت

65. مردم چشم شد ز چشم و مرا

66. صد جگرگوشه در کنار گذاشت

67. تن خاکی کجا قبول کند؟

68. که جهان همّتش زعار گذاشت

69. آوخ آوخ که دهر کارنما

70. رخنه های عجب به کار گذاشت

71. فلک شوخ گاه دادن عمر

72. نیمه ای بیش از شمار گذاشت

73. عمر کجرو به شاه راه کمال

74. صد گلستان و نوبهار گذاشت

75. این کُھن کینه خوش نشست آخر

76. پشت اسلام را شکست آخر

77. صوت بلبل برین چمن گرید

78. گل برین عمر و زیستن گرید

79. نامۀ هجر را چه می خوانی؟

80. خامه زین قصّه بر سخن گرید

81. قصّه آرای عشق شیرین مرد

82. سنگ بر حال کوه کن گرید

83. شد ستایشگر چمن ز چمن

84. باغ بر سرو و یاسمن گرید

85. دُر زمرگ صدف يتيم شود

86. شمع از سوز انجمن گرید

87. زین جراحت که تا قیامت هست

88. روز بر مهر تيغ زن گرید

89. کوکب عمر تا نمود نبود

90. زان سحر خنده در دهن گرید

91. بی وفاییّ عمر گل تا دید

92. ابر بر عمر خویشتن گرید

93. شد زمین گل ز بس که در ته خاک

94. خواجه بر سوز درد من گرید

95. آوخ آوخ که کار بی آبست

96. نفس آتشین جگر تابست

97. درد هرجا که بار بگشاید

98. جان گره از نثار بگشاید

99. جوی خونی زهر رگ جگرم

100. مژۀ اشگبار بگشاید

101. فخر ایّام مرد تا ایّام

102. دیدۀ اعتبار بگشاید

103. حُسن دكّان ناز برچیند

104. عشق گیسوی یار بگشاید

105. گل ز گردن حلى فرو ریزد

106. سرو از پا نگار بگشاید

107. از خم می خروش برخیزد

108. عقل چشم از خمار بگشاید

109. از پی منع خنده گلبن را

110. رگِ جان نوک خار بگشاید

111. کینۀ آسمان نشست بگو

112. کمر روزگار بگشاید

113. آسمان زین بتر چه خواهد کرد؟

114. برد جانم، دگر چه خواهد کرد؟

115. خواجه آهی به کام دل برکش

116. انتقام از سپهر کافر کش

117. زود از پا شدی، که گفت که تو؟

118. می ناآزموده ساغر کش

119. مرگ ازین بام خانه می بارد

120. رخت جان را به جای دیگر کش

121. خوان سزاوار اهل ماتم نه

122. غم به مقدار کوه ها برکش

123. گریه شایستۀ تو می خواهم

124. رگِ چشمم شکاف و نشتر کش

125. خجلی ای اجل که گفت تو را؟

126. که کمان بر شکار لاغر کش

127. بر زمین زد فلک عمامۀ مهر

128. از سر پر غرور افسر کش

129. کفن فضل؟ صبح کوتاهست

130. از سر روز طیلسان درکش

131. پهلوی آفتاب بر خاکست

132. از ته ماه و زهره بستر کش

133. ورنه گفتم به دل تظلّم را

134. تا بسوزد سپهر و انجم را

135. گریه در سنگ خاره کارگرست

136. دیده از گریه پارۀ جگرست

137. پای پیک نگاه مجروحست

138. ریزه های سرشگ نیشترست

139. گر شود صدهزار روز چه سود؟

140. شب مرگست و محشرش سحر ست

141. شعله صبح فضل می میرد

142. ماتم روز دانش و هنرست

143. در سرای مسیح تعزيتست

144. زهره بر آفتاب نوحه گرست

145. باده ای شب حریف نوشیده

146. که ز خود تا به حشر بی خبرست

147. به نظیری رسیده نوبت ازو

148. که خزان را بهار بر اثرست

149. جای نخل فتاده را دهقان

150. به نهالی دهد که بارورست

151. روز با معنی از عقب دارد

152. صبح را عمر گرچه مختصر ست

153. پیر ما جرعه ای که نوبت ماست

154. زهر کز جام تست شربت ماست

155. عرش مست از می لقای تو باد

156. دست بر دوش کبریای تو باد

157. در مقامی که از سخن خطر ست

158. حرز روح الامین ثنای تو باد

159. پاسخی کاسمان ازان برپاست

160. حلقه در کوش ماجرای تو باد

161. قلم عفو کاتب اعمال

162. عاشق لفظ خوش ادای تو باد

163. لحن روحانیان عرش برین

164. نسخۀ نظم جانفزای تو باد

165. آنچه فردوس را به کار آید

166. سر به سر وقف مدّعای تو باد

167. چون قدم بر پل صراط نهی

168. ملک العرش رهنمای تو باد

169. همه آمرزش تو می خواهم

170. هرچه رحمت بود برای تو باد

171. تا جهان فانیست گو می باش

172. تا که عقبا بود بقای تو باد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به چشم همت من استخوان بی مغزی است
* سعادتی که زبال هما میسر شد
شعر کامل
صائب تبریزی
* باده یک ساغرند و پشت و روی یک ورق
* چون گل رعنا خزان و نوبهار زندگی
شعر کامل
صائب تبریزی
* از تو ای دوست نگسلم پیوند
* ور به تیغم برند بند از بند
شعر کامل
هاتف اصفهانی