اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 20

1. گر وصل آن نگار میسر شود مرا

2. از عمر باک نیست، که در سر شود مرا

3. تسخیر روی او به دعا می‌کند دلم

4. تا آفتاب و ماه مسخر شود مرا

5. روزی که کاسهٔ سرم از خاک پر کنند

6. از بوی او دماغ معطر شود مرا

7. آن نور هر دودیده اگر می‌دهد رضا

8. بگذار تا دودیده به خون تر شود مرا

9. هر ساعتم چنان کند از غصه پایمال

10. کز دست او فعان به فلک بر شود مرا

11. مشکل شکفته گرددم از وصل او گلی

12. لیکن چه خارها که به دل در شود مرا!

13. این درد سینه سوز، که در جان اوحدیست

14. از تن شگفت نیست که لاغر شود مرا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صلاح از ما چه می‌جویی که مستان را صلا گفتیم
* به دور نرگس مستت سلامت را دعا گفتیم
شعر کامل
حافظ
* از مشرق بناگوش خندید صبح پیری
* ما تیره روزگاران در سیر ماهتابیم
شعر کامل
صائب تبریزی
* به هر صورت که باشد عشق دل را می دهد تسکین
* که بهر کوهکن از سنگ شیرین می شود پیدا
شعر کامل
صائب تبریزی