اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 205

1. سوز تو شبی بسازم آورد

2. وندر سخنی درازم آورد

3. زان دم که تو روی باز کردی

4. از هر چه بجز تو بازم آورد

5. گر تیغ زنند رخ نپیچیم

6. زین قبله که در نمازم آورد

7. اقبال به کعبهٔ وصالت

8. بی‌درد سر مجازم آورد

9. چون توبهٔ منزل امانی

10. با بدرقه و جوازم آورد

11. لطف تو به مکهٔ حقیقت

12. از بادیهٔ حجازم آورد

13. آن بخت که دل به خواب می‌جست

14. بیدار ز در فرازم آورد

15. این قاعدهٔ نیازمندی

16. در عهد تو بی‌نیازم آورد

17. چون دید که: شمع جمع عشقم

18. اندوه تو در گدازم آورد

19. گستاخی اوحدی برتو

20. در غارت و ترکتازم آورد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پند کسم به دل ننشیند که دل ز شوق
* پر شد چنانکه جای نماندست پند را
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* چشم من کرد به هر گوشه روان سیل سرشک
* تا سهی سرو تو را تازه‌تر آبی دارد
شعر کامل
حافظ
* ز تور اندر آمد نخستین ستم
* که شاهی چو ایرج شد از تخت کم
شعر کامل
فردوسی