اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 278

1. سر نگردانم ازو، گر به سرم گرداند

2. بنهم گردن، اگر خاک درم گرداند

3. نه چنان بستهٔ مهرم که بپیچانم رخ

4. وقت شمشیر زدن گر سپرم گرداند

5. روی بنمود و چو مشتاق شدم، بار دگر

6. باز پوشید، که مشتاق ترم گرداند

7. گاه آنست که: یاد لب شیرینش باز

8. همچو فرهاد به کوه و کمرم گرداند

9. ای نسیم سحر، از خود به فغانم، برسان

10. خبر او، که ز خود بی‌خبرم گرداند

11. پیش ازینم خبر از پا و سر خود می‌بود

12. وقت آنست که بی‌پا و سرم گرداند

13. اوحدی در غمش ار ناله چنین خواهد کرد

14. زود باشد که به گیتی سمرم گرداند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سوختم در آتشش چون عود و زانم بیم نیست
* بیم آن دارم که دود من بگیرد دامنش
شعر کامل
سلمان ساوجی
* گر باغبان نظر به گلستان کند تو را
* بر تخت گل نشاند و سلطان کند تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* به کسی نظر ندارد بجز آینه بت من
* که ز عکس چهره خود شده است بت پرست او
شعر کامل
مولوی