اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 302

1. مطرب، مهل که محنت و غم قصد جان کند

2. راهی سبک بیار، که رطلم گران کند

3. گیر و گرفت چیست؟ چو با عشق ساختیم

4. بر ما گرفته گیر که وصلی زیان کند

5. گر مهر و ماه را به در او برم شفیع

6. بر من به جهد اگر دل او مهربان کند

7. جز دیده و دلم نپسندد نشانه‌ای

8. تیری که چشم و ابرویش اندر کمان کند

9. دیدیم سروها که نشانند در چمن

10. لیکن کسی ندید که سروی روان کند

11. صورت کشند و نقش بر ایوان، نه این چنین

12. کش نوش در لب و گهر اندر دهان کند

13. شاید که اوحدی: بنویسد حدیث خویش

14. با دوستان حکایت ازین داستان کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بلبلی را که به دیدار ز گل قانع شد
* در اگر بسته شود رخنه دیواری هست
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتا کجاست خوشتر گفتم که قصر قیصر
* گفتا چه دیدی آن جا گفتم که صد کرامت
شعر کامل
مولوی
* هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود
* وارهد از حد جهان بی‌حد و اندازه شود
شعر کامل
مولوی