اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 414

1. هر چه گویم من، ای دبیر، امروز

2. نه به هوشم، ز من مگیر امروز

3. قلم نیستی به من در کش

4. که گرفتارم و اسیر امروز

5. سالها در کمین نشستم تا

6. در کمانم کشد چو تیر امروز

7. رو بشارت زنان، که گشت یکی

8. با غلام خود آن امیر امروز

9. پرده بر من مدر، که نتوان دوخت

10. نظر از یار بی‌نظیر امروز

11. میل یار قدیم دارد دل

12. تن ازین غصه، گو: بمیر امروز

13. اوحدی، جز حدیث دوست مگوی

14. که جزو نیست در ضمیر امروز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ترکی ‌که همی بر سمن از مشک نشان ‌کرد
* یک باره سمن برگ به شمشاد نهان‌کرد
شعر کامل
امیر معزی
* نالیدن بلبل ز نو آموزی عشق است
* هرگز نشنیدیم ز پروانه صدایی
شعر کامل
حزین لاهیجی
* در گلستانی که آن سرو میان باریک هست
* سرو را در دیده باریک بین اندام نیست
شعر کامل
محتشم کاشانی