اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 771

1. زین دایره تا بدر نیفتی

2. در دایرهٔ دگر نیفتی

3. سودی کن ازین سفر، که هرگز

4. در بهتر ازین سفر نیفتی

5. صاحب نظر ار نمیشوی سهل

6. هش دار! که از نظر نیفتی

7. از بی‌هنریست او فتادن

8. چون جمع کنی هنر، نیفتی

9. رو دامن مقبلی به دست آر

10. تا روز بلا مگر نیفتی

11. زین سر تو بساز چارهٔ خویش

12. تا در کف دردسر نیفتی

13. امروز فتاده باش، اگر نه

14. فردا چه کنی؟ اگر نیفتی

15. زین باده کجا خبر دهندت؟

16. یک روز چو بی‌خبر نیفتی

17. سر دل اوحدی چه دانی؟

18. تا در غم آن پسر نیفتی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* امشب کمند زلف ترا تاب دیگری است
* ای فتنه در کمین دل و هوش کیستی؟
شعر کامل
رهی معیری
* تا می توان ز آبله دست رزق خورد
* بهر چه خوشه چین ثریا شود کسی؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* فریاد که از شش جهتم راه ببستند
* آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت
شعر کامل
حافظ