اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 785

1. روی در پرده و از پرده برون می‌نگری

2. پرده‌بردار، که داریم سر پرده‌دری

3. خلق بر ظاهر حسن تو سخنها گویند

4. خود ندانند که از کوی تصور بدری

5. هر کسی روی ترا بر حسب بینش خویش

6. نسبتی کرده به چیزی و تو چیز دگری

7. لاله خوانند ترا، آه! ز تاریک دلی

8. سرو گویند ترا، وای! ز کوته‌نظری

9. تو به نظاره و برجستن رویت جمعی

10. متفرق شده در هر طرف از بی‌بصری

11. عشق ارباب هوی وه! که چه ناخوش هوسست

12. گلهٔ دیو دوان در پی یک مشت پری

13. اوحدی را ز فراقت نفسی بیش نماند

14. آه! اگر چارهٔ بیچارگی او نبری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر بارهٔ آهنینی به پای
* سپهرت بساید نمانی به جای
شعر کامل
فردوسی
* قدم زنند بزرگان دین و دم نزنند
* که از میان تهی بانگ می‌کند خشخاش
شعر کامل
سعدی
* آنچه از مائده فیض بر این نه طبق است
* رزق جمعی است که در پرده شب بیدارند
شعر کامل
صائب تبریزی