عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 107

1. دل به صد ره می رود اما مراد دل یکی است

2. راه اگر بسیار باشد، باش، منزل یکی است

3. شوق دیدار است کز هر دل به کامی دل گشاد

4. عالمی در گفتگوی خواهش سایل یکی است

5. گر تعلق نیست اسباب جهان مردود نیست

6. صد هزاران پرده پیش دیده ی حایل یکی است

7. عالمی در جلوه و عاشق نبیند غیر دوست

8. گر ز مجنون پرسی اندر کاروان محمل یکی است

9. دوست دشمن را به خون غلطان کنم عرفی، ولی

10. دوست دارم دشمنی را کو را زبان و دل یکی است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
* قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد
شعر کامل
حافظ
* یا رب این بوی خوش از روضه جان می‌آید
* یا نسیمیست کز آن سوی جهان می‌آید
شعر کامل
مولوی
* همت بلنددار که با همت بلند
* هر جا روی به توسن گردون سواره ای
شعر کامل
صائب تبریزی