عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 209

1. تا به کی عمر به افسوس و جهالت برود

2. نشأ باده به تاراج ملامت برود

3. بخت بد را خجل از پرسش باطل چه کنم

4. بهتر آن است که عمرم به بطالت برود

5. زاهد از کعبه عنان تافته می آید، لیک

6. کاین طمع داشت که خضرش به دلالت برود

7. ره رو کعبه که دیر است حوالتگاهش

8. برود، لیک ز دنبال حوالت برود

9. جای رحم است برآن جوهری لعل طراز

10. کش همه عمر به آرایش آلت برود

11. جانم ار مالک غم های محبت گردد

12. من گدا گردم و نامش به دلالت برود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت
* کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را
شعر کامل
حافظ
* آخر نگهی به سوی ما کن
* دردی به ارادتی دوا کن
شعر کامل
سعدی
* در گوشه سلامت مستور چون توان بود
* تا نرگس تو با ما گوید رموز مستی
شعر کامل
حافظ