عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 354

1. دلی کز حسن آن گل، در نظر گلزارها دارد

2. اگر برگ گلی باشد، درونش خارها دارد

3. دلیل عصمت زاهد، بدانی زهد و تقوا را

4. که او در پردهٔ اسلام و دین، زنارها دارد

5. من و وادی شوق ناوک صید افکنی، کانجا

6. تذروران حرم را بر سر دیوارها دارد

7. اگر بادی وزد، چون شعله، بر من، عشق می لرزد

8. ازین معلوم می گردد که بر من کارها دارد

9. ز منع انده و تکلیف، خوشحالی در آزار است

10. زبان شکوه عرفی از چنین آزارها دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران
* کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
شعر کامل
سعدی
* ببین ای پند گو آه من و بر مجمع دیگر
* چراغ خویش روشن کن که اینجا باد می‌آید
شعر کامل
محتشم کاشانی
* سوختم در آتشش چون عود و زانم بیم نیست
* بیم آن دارم که دود من بگیرد دامنش
شعر کامل
سلمان ساوجی