سعدی_بوستانباب هفتم در عالم تربیت (فهرست)

شمارهٔ 13-حکایت

1. کسی گفت حجاج خون‌خواره‌ای است

2. دلش همچو سنگ سیه پاره‌ای است

3. نترسد همی ز آه و فریاد خلق

4. خدایا تو بستان از او داد خلق

5. جهاندیده‌ای پیر دیرینه زاد

6. جوان را یکی پند پیرانه داد

7. کز او داد مظلوم مسکین او

8. بخواهند وز دیگران کین او

9. تو دست از وی و روزگارش بدار

10. که خود زیر دستش کند روزگار

11. نه بیداد از او بهره‌مند آیدم

12. نه نیز از تو غیبت پسند آیدم

13. به دوزخ برد مدبری را گناه

14. که پیمانه پر کرد و دیوان سیاه

15. دگر کس به غیبت پیش می‌دود

16. مبادا که تنها به دوزخ رود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست‌تر دارند
* جوانان سعادتمند پند پیر دانا را
شعر کامل
حافظ
* ما ازین هستی ده روزه به جان آمده ایم
* وای بر خضر که زندانی عمر ابدست
شعر کامل
صائب تبریزی
* منه دل بر وفای چرخ کجرو هوش اگر داری
* که دستش هر زمان چون تاک بر دوش دگر باشد
شعر کامل
صائب تبریزی