سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 30

1. هر که خصم اندر او کمند انداخت

2. به مراد ویش بباید ساخت

3. هر که عاشق نبود مرد نشد

4. نقره فایق نگشت تا نگداخت

5. هیچ مصلح به کوی عشق نرفت

6. که نه دنیا و آخرت درباخت

7. آن چنانش به ذکر مشغولم

8. که ندانم به خویشتن پرداخت

9. همچنان شکر عشق می‌گویم

10. که گرم دل بسوخت جان بنواخت

11. سعدیا خوشتر از حدیث تو نیست

12. تحفه روزگار اهل شناخت

13. آفرین بر زبان شیرینت

14. کاین همه شور در جهان انداخت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نشان مردمی در مردم عالم نمی یابم
* اگر دارد وجودی مردمی، مردم گیا دارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتمش زلف به خون که شکستی گفتا
* حافظ این قصه دراز است به قرآن که مپرس
شعر کامل
حافظ
* حافظ شراب و شاهد و رندی نه وضع توست
* فی الجمله می‌کنی و فرو می‌گذارمت
شعر کامل
حافظ