سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 325

1. کس ندیدست به شیرینی و لطف و نازش

2. کس نبیند که نخواهد که ببیند بازش

3. مطرب ما را دردیست که خوش می‌نالد

4. مرغ عاشق طرب انگیز بود آوازش

5. بارها در دلم آمد که بپوشم غم عشق

6. آبگینه نتواند که بپوشد رازش

7. مرغ پرنده اگر در قفسی پیر شود

8. همچنان طبع فرامش نکند پروازش

9. تا چه کردیم دگرباره که شیرین لب دوست

10. به سخن باز نمی‌باشد و چشم از نازش

11. من دعا گویم اگر تو همه دشنام دهی

12. بنده خدمت بکند ور نکند اعزازش

13. غرق دریای غمت را رمقی بیش نماند

14. آخر اکنون که بکشتی به کنار اندازش

15. خون سعدی کم از آنست که دست آلایی

16. ملخ آن قدر ندارد که بگیرد بازش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هرچند که قد بی‌بدل دارد سرو
* پیش قد یارم چه محل دارد سرو
شعر کامل
مولوی
* مدتی چون غنچه در خون جگر پیچیده ام
* تا درین گلزار چون گل یک دهن خندیده ام
شعر کامل
صائب تبریزی
* نگاه من به تو و دیگران به خود مشغول
* معاشران ز می و عارفان ز ساقی مست
شعر کامل
سعدی