صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1188

1. بی جمالت مردمک آیینه نزدوده ای است

2. بی تماشای تو مژگان دست بر هم سوده ای است

3. عاشقان را بی خرام قامت موزون تو

4. سرو در مد نظر، شمشیر زهرآلوده ای است

5. ماه کز نظاره اش چشم جهانی روشن است

6. پیش خورشید جمالت قلب روی اندوده ای است

7. همت پیران جوانان را به مقصد رهنماست

8. بی کمان، تیر سبکرو پای خواب آلوده ای است

9. نیست غیر از دیده قربانیان، بی چشم زخم

10. در همه روی زمین صائب اگر آسوده ای است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غصه در آن دل بود کز هوس او تهیست
* غم همه آن جا رود کان بت عیار نیست
شعر کامل
مولوی
* شکل امرود تو گویی که ز شیرینی و لطف
* کوزه‌ای چند نباتست معلق بر بار
شعر کامل
سعدی
* چو درخت قامتش دید صبا به هم برآمد
* ز چمن نرست سروی که ز بیخ برنکندش
شعر کامل
سعدی