صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1214

1. بهر قتل ما کمر آن حسن بی اندازه بست

2. دفتر گل را خس و خاشاک ما شیرازه بست

3. بی دماغان جنون را رام کردن مشکل است

4. سوخت لیلی، محمل خود تا بر این جمازه بست

5. سوخت چون خال از فروغ عارض گلگون او

6. از شفق آن کس که بر خورشید تابان غازه بست

7. آب شد از انفعال پیچ و تاب زلف او

8. موج بر آب روان چندان که نقش تازه بست

9. جمع نتوانست کردن این دل صد پاره را

10. آن که اوراق خزان را بارها شیرازه بست

11. نه همین صائب بلند آوازه گشت از حرف عشق

12. صاحب گلبانگ شد هر کس که این آوازه بست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز دریا به دریا همی مرد بود
* رخ ماه و خورشید پر گرد بود
شعر کامل
فردوسی
* چنین پرشور از ان کان ملاحت گر جهان گردد
* رگ تلخی درین بستان به بادامی نمی ماند
شعر کامل
صائب تبریزی
* اگر خدای نباشد ز بنده‌ای خشنود
* شفاعت همه پیغمبران ندارد سود
شعر کامل
سعدی