صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1335

1. پاس یک بیدار دل گردون بد گوهر نداشت

2. نور بینش با هزاران دیده اختر نداشت

3. سردی گردون به روشن گوهران امروز نیست

4. هرگز این خاکستر افسرده یک اخگر نداشت

5. از زبان گندمین افتاد در کارم گره

6. خوشه بی حاصل من دانه دیگر نداشت

7. پیش راه گرم رفتاران گرفتن مشکل است

8. سوخت هر خاری که دست از دامن من برنداشت

9. گشت غم بی خانمان تا خانه دل شد خراب

10. چون نگردد، غیر دل غم خانه دیگر نداشت

11. شب که در میخانه ساقی آن بهشتی روی بود

12. ساغر ما پای کم از چشمه کوثر نداشت

13. ملک دلها را مسخر کرد آن آیینه رو

14. این چنین پیشانی اقبال، اسکندر نداشت

15. خون گرم من به خونریز جهانش گرم ساخت

16. ورنه پیش از کشتن من تیغش این جوهر نداشت

17. یاد ایامی که باغ حسن آن آیینه رو

18. این چنین پیشانی اقبال، اسکندر نداشت

19. خون گرم من به خونریز جهانش گرم ساخت

20. ورنه پیش از کشتن من تیغش این جوهر نداشت

21. یاد ایامی که باغ حسن آن آیینه رو

22. غیر طوطی سبزه بیگانه دیگر نداشت

23. بی سبب کردم تلف در چاره جویی عمر را

24. صندل این قوم صائب غیر دردسر نداشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نظری کن ای ز رویت دل نسترن گشاده
* گذری کن ای ز بویت دم مشک ناب بسته
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* غرض از کون تو بودی که ز پروردن نخل
* گرچه از خار گذر نیست غرض هم رطبست
شعر کامل
انوری
* ترسم کز این چمن نبری آستین گل
* کز گلشنش تحمل خاری نمی‌کنی
شعر کامل
حافظ