صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2086

1. تا از عقیق او به بدخشان سخن گذشت

2. از سنگ، لعل چون عرق از پیرهن گذشت

3. دامان چین ز عطسه خون لاله زار شد

4. از بس نسیم زلف به مغز ختن گذشت

5. گرد لب پیاله که از مجلس شراب

6. حرفی برون نبرد اگر صد سخن گذشت

7. یوسف ز شرم سر به گریبان چاه برد

8. تا از قماش پیرهن او سخن گذشت

9. آتش ز روی صورت دیوار می چکد

10. پروانه چون تواند ازین انجمن گذشت؟

11. صائب کمال زلف در آشفته خاطری است

12. نتوان ز بیم ناخن دخل از سخن گذشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مدار از من دریغ ای ابر رحمت گوهر خود را
* که من چون تاک صد دست دعا در آستین دارم
شعر کامل
صائب تبریزی
* فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
* گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش
شعر کامل
حافظ
* گفت از این نوع شکایت که تو داری سعدی
* درد عشقست ندانم که چه درمان سازم
شعر کامل
سعدی