صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3107

1. دو شب از ماه نو سالی به عید امید می باشد

2. هلال جام هر جا هست سی شب عید می باشد

3. نباشد دولت ناخوانده را نسبت به دولتها

4. نشاط افزون دهد صحبت چو بی تمهید می باشد

5. زنور حق بود هر کس زهستی بهره ای دارد

6. ظهور ذره ناچیز از خورشید می باشد

7. نمی اندیشد از زخم زبان هر کس که مجنون شد

8. بهار خشک مغزان سایه های بید می باشد

9. به عبرت بین جهان را تا کند قطع امید از تو

10. که دیدنهای رسمی را زپی وادید می باشد

11. بود از گردش پرگار دور عیش مرکز را

12. گشاد اهل دل در حلقه توحید می باشد

13. به روی تازه صائب صلح کن از میوه های تر

14. که سرو از دست خالی تازه رو جاوید می باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کار هر دل نیست راز عشق پنهان داشتن
* زور این می می کند چون نار خندان شیشه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* محتسب از عاجزی دست سبوی باده بست
* بشکند دستی که دست مردم افتاده بست!
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا صبا شد دسته بند سنبل گلپوش او
* کار او جز عنبر افشانی و عطاری که دید
شعر کامل
خواجوی کرمانی