صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3148

1. دل شیرین نمی گردد به سیل از جای خود، ورنه

2. زکوه بیستون تردستی من سنگ گرداند

3. هوس را عشق می سازد دل سوزان من صائب

4. خس و خاشاک را این شعله زرین چنگ گرداند

5. نه از رحم است اگر رخسار جانان رنگ گرداند

6. که از نیرنگ هر ساعت لباس جنگ گرداند

7. مده راه شکایت خاطر آزرده ما را

8. کز این سیل غبارآلود دریا رنگ گرداند

9. ره خوابیده در دامان این صحرا نمی ماند

10. مرا گر کاروانسالار پیشاهنگ گرداند

11. غم عقبی به فارغبالی من برنمی آید

12. چه حد دارد غم دنیا مرا دلتنگ گرداند؟

13. اگرچه آب گردیدم چو شبنم چشم آن دارم

14. که بیرنگی مرا با خار و گل یکرنگ گرداند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلا در ملک شبخیزی گر از اندوه نگریزی
* دم صبحت بشارتها بیارد زآن دیار آخر
شعر کامل
حافظ
* می نماید تلخی بادام آخر خویش را
* گرچه شیرین کار او را در شکر پنهان کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* از درون خستگان اندیشه کن
* وز دعای مردم پرهیزگار
شعر کامل
سعدی