صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3212

1. مصفا تا نمی گردد، زتن جان بر نمی آید

2. نگردد پاک تا یوسف، ز زندان برنمی آید

3. گریبان لحد را چاک خواهد کرد اشک من

4. تنور از عهده تسخیر طوفان برنمی آید

5. به راه دشمنان خود کدامین خار می ریزم؟

6. که از پیش دو چشمم همچو مژگان برنمی آید

7. چو حیرت چشم بندی می کند ذرات عالم را

8. چرا از ابر آن خورشید تابان برنمی آید؟

9. حیا چندان که خود را می کشد در پرده پوشیها

10. به شوخیهای آن چاک گریبان برنمی آید

11. کدامین شب نمی ریزد زکلکم مصرع رنگین؟

12. کدامین روز شیری زین نیستان برنمی آید؟

13. کشیدم تا قدم از کوی هستی خون عرق کردم

14. ازین گل پای خواب آلود آسان برنمی آید

15. زچندین آه اگر یک آه اثر دارد غنیمت دان

16. که دایم ماه مصر از چاه کنعان برنمی آید

17. دل گرمی مگر هنگامه افروزی کند، ورنه

18. به این بزم خنک خورشید تابان برنمی آید

19. تو تا از پرده شرم و حیا بیرون نمی آیی

20. نگاه از دیده عاشق به سامان برنمی آید

21. مگر جولان او صائب قیامت را عیان سازد

22. وگرنه هیچ گردی زین نمکدان نمی آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرت هواست که با خضر همنشین باشی
* نهان ز چشم سکندر چو آب حیوان باش
شعر کامل
حافظ
* منع کمال از عاشقی جان برادر کی توان
* پند پدر مانع نشد رسوای مادر زاد را
شعر کامل
کمال خجندی
* آخر به چه گویم هست از خود خبرم چون نیست
* وز بهر چه گویم نیست با وی نظرم چون هست
شعر کامل
حافظ